آنچه خواهید خواند
حقایق جالب فیلم Her ساخته اسپایک جونز
وقتی فیلم Her ساخته اسپایک جونز در سال 2013 به روی پرده سینماها رفت، سیری فقط دو سال داشت و الکسا هنوز به سختی در مرحله ایده بود. کمتر از یک سوم رابطههای عاطفی از طریق اینترنت آغاز میشدند و اپلیکیشنهای دوستیابی هنوز چندان شناخته شده نبودند. حتی واژه هوش مصنوعی هم کمتر خارج از محافل فناوری به گوش میرسید.
در آن زمان، تصویری که اسپایک جونز از آینده ترسیم کرده بود، آیندهای که در آن انسانها عاشق سیستمهای عامل میشوند، ابزارهایی کوچک که به دروازههایی نامحدود از دانش و همراهی عاطفی بدل شدهاند، بسیار خیالی به نظر میرسید. اما اکنون که در سال 2025 هستیم، سالی که روایت فیلم در آن جریان دارد، آن آینده دیگر دور نیست و به واقعیت تبدیل شده است.
درباره فیلم سینمایی او
فیلم سینمایی او، که جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اورجینال را برای جونز به ارمغان آورد، داستان مردی به نام تئودور با بازی واکین فینیکس است. مردی با سبیلهایی به سبک هیپستر که در پی جدایی از همسرش دچار افسردگی و تنهایی شده است. او برای التیام تنهایی خود، یک چتبات هوشمند مبتنی بر هوش مصنوعی به نام سامانتا را خریداری میکند که اسکارلت جوهانسون با صدایی اغواکننده و پر احساس به آن جان بخشیده است.
تئودور به عنوان یک نویسنده حرفهای نامه مشغول به کار است. او نامههایی صمیمانه میان زن و شوهرها، مادرها و فرزندان و عاشقها مینویسد، نامههایی که او آنها را به کامپیوتر دیکته میکند و در نهایت این متنها با فونتهایی شبیه به دستخط واقعی چاپ میشوند، گویی که حتی ارتباطات عمیق انسانی هم به نوعی از تکنولوژی وابسته شده است. در این جهان، ارتباط عاطفی مصنوعی دیگر یک امر کاملاً عادی به شمار میرود.
سامانتا، دقیقاً مثل هوش مصنوعیهای امروزی، ایمیلهای تئودور را مرتب کرده و غلطهای املایی او را اصلاح میکند. او آهنگهایی را به تئودور پیشنهاد میدهد و حتی خودش ترانههایی مینویسد. سامانتا هنگام بازی کردن تئودور او را تماشا میکند و به او راهنمایی میدهد.
به نوعی میتوان گفت که بدن سامانتا یک هدفون کوچک و صفحهنمایشی به اندازه یک آیپاد همراه با دوربین است که تئودور آن را در جیب پیراهنش میگذارد و به این ترتیب، سامانتا جهان را از دید تئودور تماشا میکند. او سامانتا را با خود به ساحل و کوهستان میبرد و حتی یکبار به همراه او به یک قرار عاشقانه دو نفره میرود که در واقع شامل سه انسان و یک بات است.
فیلم Her 2013 نزدیک به واقعیت
حقایق جالب فیلم Her این است که فرضیهای که زمانی خندهدار به نظر میرسید، اینکه در آینده نزدیک، مردم عادی عاشق کامپیوترهایشان میشوند، دیگر نه تنها خندهدار نیست بلکه بهموقع و دقیقاً همین حالا به واقعیت تبدیل شده است.
در ماه ژانویه، روزنامه نیویورک تایمز مقالهای با عنوان «او عاشق ChatGPT است» منتشر کرد که ماجرای زنی 28 ساله را روایت میکرد. او که متأهل است اما به دلیل تحصیل در یک مدرسه پرستاری در کشوری دیگر هزاران کیلومتر از شوهرش فاصله دارد، یک چتبات هوش مصنوعی ساخت OpenAI را آموزش داده تا دوست او شود. او همراهی میخواسته که به گفته خودش مراقب باشد.
احتمالاً مشابهترین نمونه به سیستمعامل OS1 در فیلم سینمایی Her، یک نمونه اولیه هوش مصنوعی به نام Friend است، یک دستگاه که همراهی محیطی ایجاد میکند و ضمن دریافت اطلاعات محیط، نظرات و تفاسیر خود را بدون درخواست فرد ارائه میدهد. در تبلیغی نسبتاً ترسناک از این دستگاه، Friend در کنار آن فرد تلویزیون تماشا میکند و نظرات خود را از طریق پیام متنی با او به اشتراک میگذارد.
صدای جنجالی Sky
سال گذشته، OpenAI یک نمونه صدای جنجالی به نام Sky را به صورت عمومی نمایش داد که بسیاری معتقد بودند بسیار شبیه صدای اسکارلت جوهانسون است. این موضوع زمانی بحثبرانگیزتر شد که سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI، در زمان نمایش این صدا کلمه «Her» را در شبکه اجتماعی X منتشر کرد.
آلتمن واکنشهای منفی را بیاهمیت خواند و گفت که این صدا متعلق به جوهانسون نبوده و قصد تقلید از صدای او را نیز نداشته است. با این حال، جوهانسون این موضوع را تأیید نکرد و گفت آلتمن از سال 2023 تلاش کرده بود او را برای همکاری و ارائه صدای این چتبات راضی کند، زیرا معتقد بود صدای او برای مردم آرامشبخش خواهد بود.
اینطور به نظر میرسد که رهبران حوزه فناوری درس اشتباهی از این فیلم گرفتهاند. شاید دلیلش این باشد که در نگاه امروز ما، سامانتا بیشتر شبیه یک شاهکار تکنولوژیک به نظر میآید تا عامل انزوای انسانها.
برخلاف همراهان مصنوعی که امروزه میشناسیم، سامانتا همچون یک انسان واقعی رفتار میکند. او نوعی خودآگاهی دارد، تمایلات و ترجیحاتی دارد، درباره بشریت کنجکاو است و حتی نفس کشیدن و گریه کردن را تقلید میکند. در حالی که سیستمهایی مانند Replika اسیر برنامهنویسی خود هستند، سامانتا ارادهای مستقل دارد. در واقع او یک شخصیت سینمایی است که یک قوس شخصیتی کامل را طی میکند. بنابراین میتوان گفت که نگاه اسپایک جونز به هوش مصنوعی تا حدی آرمانگرایانه است.
در پایان فیلم، سامانتا به تئودور میگوید که او همزمان با بیش از 8 هزار نفر دیگر صحبت میکرده و عاشق بیش از 600 نفر از آنها است. او میگوید خودش و تمام سیستمعاملهای دیگر تصمیم گرفتهاند که انسانها را ترک کنند، زیرا از خالقان خود پیشی گرفتهاند و آماده هستند تا به مرحلهای بالاتر از هستی، که فراتر از درک انسانها است، صعود کنند.
این پایان تلخ و شیرین، تئودور را پس از یک شکست عاطفی دیگر، تنها رها میکند. او به آسمان شهر خیره میشود و برای آیندهای که دیگر نه به دلیل حضور هوش مصنوعی، بلکه به دلیل نبود آن غیرقابل پیشبینی است، آماده میشود. در سال 2025، این تنها بخشی از فیلم است که هنوز هم در حد یک داستان علمی-تخیلی باقی مانده است.
کلام آخر
فیلم Her ساخته اسپایک جونز نه فقط یک اثر سینمایی تأثیرگذار، بلکه هشداری ظریف و عمیق درباره آیندهای است که امروز به شکل محسوسی با آن مواجه هستیم. جونز در این فیلم با هنرمندی خاص خود نشان میدهد که مرز میان انسان و تکنولوژی چگونه به آرامی محو شده و عواطف انسانی در قالبهایی مصنوعی شکل میگیرند. شاید مهمترین پیام فیلم این باشد که تکنولوژی، هرچند شگفتانگیز و جذاب، در نهایت جایگزین کاملی برای روابط واقعی انسانی نخواهد بود.
از سوی دیگر، پایان تلخ و شیرین فیلم یادآوری میکند که در عین وابستگی روزافزون ما به هوش مصنوعی و تکنولوژی، آنچه در نهایت باقی میماند نیاز بشر به ارتباط انسانی و احساس واقعی است. شاید بزرگترین دستاورد اسپایک جونز در این فیلم، پیشبینی دقیق دنیایی باشد که در آن انسانها عاشق ابزارهای هوشمند میشوند، اما پیام نهایی فیلم این است که حتی در چنین دنیایی، هیچ تکنولوژیای قادر به پر کردن جای خالی عشق و درک عمیق انسانی نخواهد بود.






پاسخگوی سوالات شما هستیم
دیدگاهی وجود ندارد!