آنچه خواهید خواند
پایان اسکویید گیم و پیام نهایی سریال Squid Game
پایان اسکویید گیم و فصل سوم این سریال، بیش از همه برای خالق آن، هوانگ دونگ-هیوک، اهمیت دارد.
نویسنده و کارگردان تمام قسمتهای سریال محبوب نتفلیکس میگوید: «در شش سال گذشته، حتی یک روز هم نبوده که به بازی مرکب فکر نکنم. این موضوع کاملاً مرا درگیر کردهاست.»
پس از انتشار فصل اول در سال 2021 و استقبال جهانی، ادامه همکاری هوانگ و نتفلیکس تصمیمی منطقی بود. فصلهای دوم و سوم پشت سر هم ساخته شدند و فصل دوم شش ماه پیش منتشر شد و حالا فصل سوم و پایانی با شش قسمت نهایی در روز جمعه منتشر شد.
گزارشهایی وجود دارد مبنی بر اینکه دیوید فینچر، فیلمساز، در حال ساخت یک اسپین آف انگلیسیزبان برای نتفلیکس است، اگرچه منابعی میگویند که پایان اسکویید گیم (که شامل حضور افتخاری در صحنه پایانی از همکار قبلی فینچر است که در زیر توضیح داده شدهاست) قرار نیست هیچ داستان دیگری را در حال حاضر ایجاد کند.
همانطور که هوانگ وعده داده بود، قسمتهای پایانی داستان شخصیت اصلی خود، سئونگ گی-هون (لی جونگ-جائه)، قهرمان مردد و پدری که بدهی دارد و در فصل اول بازیهای مرگبار Squid را برد و در فصلهای دوم و سوم برای از بین بردن آنها بازگشت، به پایان میرساند. با این حال، با وجود تلاشهای شجاعانه او، گی-هون از این داستان زنده بیرون نمیآید.
در عوض، او خود را فدا میکند تا نوزاد گیمر دیگری، جون-هی (جو یو-ری)، زنده بماند. این نوزاد که مادر و پدرش، لی میونگ-گی (ییم سی-وان)، با نام گیمر 333، هر دو در طول بازیها جان خود را از دست دادند در نهایت نقش مادرش را به عنوان گیمر 222 بر عهده میگیرد و برنده بازیها میشود.
دوگانگی ناامیدی و امید در پایانبندی تریلر ضد سرمایهداری هوانگ، بینندگان را با تفکرات زیادی رها میکند، به خصوص با صحنه پایانی سریال که شامل حضور افتخاری غافلگیرکنندهای از کیت بلانشت، بازیگر برنده اسکار، به عنوان استخدامکننده برای نسخه آمریکایی بازیهای Squid است. این صحنه یا با بیان این نکته چرخهای که بازیها ادامه خواهند داشت، پرونده داستان را میبندد، یا این فرنچایز فوقالعاده موفق را برای ادامه با یک مجموعه اسپین آف احتمالی باز میکند. (نتفلیکس هنوز اظهار نظری نکردهاست.)
هالیوود ریپورتر پس از تماشای پنج قسمت اول از فصل پایانی (قسمت پایانی از قبل برای مطبوعات نمایش داده نشد) از طریق یک مترجم با هوانگ صحبت کرد تا درباره پیام نهایی و به موقع بازی مرکب و آینده احتمالی آن صحبت کند و همچنین فاش کند که او در ساخت پایانبندی گی-هون با چه چیزی بیشتر دست و پنجه نرم کردهاست: او میگوید: «اگر فصل سوم به اندازه محبوبیتی که مردم به فصل اول داشتند، مورد استقبال قرار گیرد، فکر میکنم قطعاً خداحافظی برایم آسانتر خواهد بود.»
در مصاحبه سال 2024 هالیوود ریپورتر پیش از فصل دوم، هوانگ محبوبیت گسترده سریال کرهای خود را به این واقعیت نسبت داد که بقیه جهان این شخصیتها و داستانهای آنها را منحصربهفرد میدانند. هنگام ساخت فصلهای دوم و سوم به صورت همزمان، چگونه به این موضوع تکیه کردید؟
نمیدانم که آیا آگاه بودم که باید به چه چیزی تکیه کنم، اما از آنجایی که افراد زیادی داستان و شخصیتهای فصل اول را دوست داشتند، این تجربه به من اعتماد به نفس زیادی داد. فکر میکنم وقتی فصل اول را میساختم، بیشتر نگران این بودم که دیگران چه واکنشی به داستان نشان میدهند. اما در فصلهای دوم و سوم، بر اساس آن پایهای که از طریق موفقیت فصل اول و تمام عشق به دست آورده بودم، توانستم داستان را به شکلی که میخواستم تعریف کنم.
شما همچنین گفتید که فصلهای دوم و سوم، و به ویژه جنبه رأیگیری جدید با Oها در مقابل Xها، از مسیری که جهان در آن زمان در حال حرکت بود، الهام گرفته شدهاست. من مدام از این موضوع ناامید میشدم که Oها همیشه برنده میشدند مهم نبود که بازیها چقدر بد میشدند، آنها به ادامه بازی رأی میدادند. با رأی دادن اکثریت بازیکنان به نابودی خود، درباره جامعه مدرن چه میگویید؟
اخیراً، چه در کره و چه در آمریکا، اتفاقاتی که خودم مستقیماً تجربه کردهام یا رویدادهایی که از طریق اخبار خواندهام یا شنیدهام، به نظرم میرسد که در سراسر جهان، درگیریهایی که به دلیل انتخابات و آرا آغاز میشوند، بدتر میشوند. این وضعیت تشدید میشود.
انتخابات همیشه بین مردم اختلاف ایجاد کردهاند. ما طرفهایی را انتخاب میکنیم و در طول انتخابات درگیریهایی را تجربه میکنیم. با این حال، فکر میکنم در گذشته، تا یک مقطع زمانی، حداقل سعی میکردیم به حرفهای یکدیگر گوش دهیم. فکر میکنم تحمل بیشتری نسبت به یکدیگر داشتیم.
با این حال، این روزها فکر نمیکنم اینطور باشد. درگیری و اختلافی که از انتخاب طرفهای مختلف در یک انتخابات ناشی میشود، روز به روز افراطیتر میشود، جایی که مردم دیگر فکر نمیکند که دیگران میتوانند با شما متفاوت باشید. بیشتر اینطور است که «من درست میگویم و همه شما اشتباه میکنید.» و این همچنین منجر به خشونت زیادی میشود.
علاوه بر این، پوپولیسم و پروپاگاندا، و همچنین اخبار جعلی تولید شده توسط هوش مصنوعی و مصرف اخبار مبتنی بر الگوریتم بسیار زیاد است. همه اینها منجر به تفکر افراطی زیادی میشود و افراد زیادی به دلیل این چیزها گمراه میشوند. میخواستم تمام این رویدادهای جاری را در بازی مرکب منعکس کنم.
تماشای لذت VIPها از تراژدی بازیها در این فصل به همان اندازه آزاردهنده بود. چرا میخواستید به VIPها بازگردید و بیشتر روی آنها در فصل سوم تمرکز کنید؟
حق با شماست که نقش VIPها در مقایسه با فصل اول بزرگتر شدهاست. من اینطور فکر میکردم: در گذشته، افرادی که از طریق VIPها نمادپردازی میشدند، پشت پرده بودند، درست است؟ آنها در حالی که سیاست و جامعه را کنترل میکردند، پنهان و پوشیده بودند. با این حال، احساس میکنم این روزها بیشتر و بیشتر، افرادی که کنترل را انجام میدهند، بیشتر به سطح میآیند. آنها به مردم اطلاع میدهند که از [هر چیزی که هست] حمایت میکنند، برای تصمیمات پول پرداخت میکنند و آنها را تأمین مالی میکنند.
در گذشته، VIPها پنهان بودند. اما اخیراً، و فکر میکنم این بیشتر در آمریکا رایج است تا در کره، اما در کره هم صادق است، آنها بسیار آشکارتر میشوند. آنها خود را نشان میدهند و به مردم اطلاع میدهند که آنها کسانی هستند که کنترل را در دست دارند و کسانی هستند که قدرت دارند. میخواستم کمی این موضوع را بررسی کنم. و فکر میکنم این ارتباطی با جنبشهای ضد الیگارشی و نحوه وقوع گفتمان در این روزها دارد.
شما با نه تنها داشتن یک گیمر بسیار باردار (جون-هی)، بلکه با پیوستن رسمی نوزاد او به بازیها، ریسک را بالا بردید. فکر میکنم همه ما مطمئن بودیم که این نمایش یک زن باردار را نمیکشد. اما بعد از اینکه او نوزاد را به دنیا آورد، دیدیم که او این فداکاری را انجام میدهد و خود را میکشد تا به فرزندش فرصت بهتری بدهد. با ورود به فینال، بینندگان نگران سرنوشت این نوزاد بودند. آیا این خط داستانی ریسکپذیر به نظر میرسید؟ این نوزاد چه چیزی را نمایندگی میکند؟
از آنجایی که این فینال است، فکر کردم که بالا بردن ریسک و انجام یک ریسک بزرگتر به سبک واقعی بازی مرکب، راه درستی است. از طریق آن، میخواستم حتی دقیقتر از همیشه، پایینترین حد انسانیت را آشکار کنم و همچنین نور امید روشنتری را بتابانم. معتقدم که از طریق این نوزاد، گی-هون قادر است این مضامین را به شکلی دقیقتر نشان دهد.
من معتقدم که همه ما به این دلیل میتوانیم در این دنیا زندگی کنیم که نسل قبلی ما برای ایجاد دنیای بهتر برای ما تلاش کردهاند. و دلیلی که ما باید سعی کنیم مسیر جهان را اصلاح کنیم این است که میخواهیم دنیای بهتری را به نسل آینده خود ارائه دهیم. بنابراین در داستان ما، نوزاد نه تنها وجدان انسانی را نمایندگی میکند، بلکه نسل آیندهای را نیز نمایندگی میکند که ما باید نحوه عملکرد خود را برای آنها اصلاح کنیم.
شما گفتید که با ورود به فصل دوم، این فصل سوم پایان داستان گی-هون را به همراه خواهد داشت. ما در طول سه فصل شاهد تکامل شخصیت او بودهایم و میبینیم که او در پایان چقدر شکسته شدهاست. بزرگترین چالش در یافتن نحوه پایان دادن به داستان او چه بود؟
بزرگترین چالش به نظر من این بود که تا چه حد میخواستم گی-هون را به ته چاه پرتاب کنم و سپس از کجا دوباره او را بالا بیاورم.
در پایان فصل دوم، او در شورش شکست میخورد. او افرادی را که با آنها به شورش رفته بود، از جمله بهترین دوستش، از دست میدهد. اما میخواستم در فصل سوم حتی عمیقتر از آن هم بشوم. روند قوس شخصیتی گی-هون به این صورت است که آن حجم عظیم گناهی که او حمل میکند و تمام آن تراژدی از طریق شورش، او را کاملاً در بر میگیرد و او دیگر نمیتواند آن را تحمل کند. بنابراین او آن حس گناه عظیم را به این شخصیت دائه-هو [گیمر 388] فرافکنی میکند، که [در طول شورش] نتوانست با مهمات برگردد.
گی-هون برای فرار از این حس گناه عظیم تلاش میکند و این او را به جایی میرساند که میبینید در [قسمت دوم در قایمموشک]، بر اساس گناه خود، برای اولین بار کسی را میکشد. این بدان معناست که اکنون خون در دستان گی-هون است. او یک گناه اصلی غیرقابل آشتی مرتکب میشود.
و بنابراین به تصویر کشیدن و نوشتن روند آن قوس شخصیتی که گی-هون در آن حالت قرار دارد و چگونه از آن بازمیگردد؟ این بزرگترین چالش بود. این چیزی بود که من بیشتر از همه با آن دست و پنجه نرم کردم. در مورد آنچه من به آن رسیدم، امیدوارم پس از تماشای کل نمایش، مخاطبان متوجه شوند و از نتیجهگیری حمایت کند.
شما قبلاً ایدههای اسپین آف ارائه دادهاید. شما درباره تمایل به بازبینی شکاف زمانی بین فصلهای اول و دوم و احتمالاً بررسی پیشینه سایر بازیکنان و نگهبانان صحبت کردهاید. آیا احساس میکنید که نمایش به گونهای به پایان میرسد که بتواند یک اسپین آف ادامه دار را ایجاد کند، یا اگر این فرنچایز را ادامه دهید، بیشتر علاقهمند به سفر به گذشته هستید؟
فکر میکنم داستان به گونهای به پایان رسید که نیازی به گفتن داستان بیشتر ندارد. بنابراین من خیلی علاقهمند نیستم که داستانی را بگویم که از نتیجهگیری ادامه پیدا کند. اگر قرار باشد روزی یک اسپین آف بسازم، فکر میکنم ترجیح میدهم برگردم و ببینم در آن شکاف زمانی [بین فصلهای اول و دوم] چه اتفاقی افتادهاست. اما این چیزی است که ما فقط داریم با آن بازی میکنیم، بنابراین در مورد اینکه چه زمانی یا چگونه یک اسپین آف ممکن است به وجود بیاید، هنوز مشخص نیست.
میدانم که شما هنگام ساخت فصل اول به دلیل فشار چند دندان از دست دادید و خواندم که به دلیل استرس ساخت این فصل پایانی، دو دندان دیگر از دست دادید. فینال آنقدر محرمانه بود که از قبل از انتشار از مطبوعات پنهان نگه داشته شد. حفظ همه اینها چقدر برای شما چالشبرانگیز بود و اکنون که بالاخره میتوانید فصل پایانی را راهاندازی کنید، چه احساسی دارید؟
همانطور که گفتید، رازهای زیادی وجود داشت. شایعاتی در مورد درز اطلاعات، گاهی اوقات اخبار جعلی وجود داشت که من دائماً در رسانههای اجتماعی دریافت میکنم و آنها را بررسی و پیگیری میکنم. من شخصاً سؤالات زیادی از اطرافیانم دریافت کردم. مردم از من میپرسیدند: «چه اتفاقی برای گی-هون میافتد؟ چه اتفاقی برای این شخصیتها میافتد؟ چه بازیهایی در آنجا خواهد بود؟ فقط بگو بله یا نه.»
بنابراین برای رهایی از تمام آن ترس و بار، احساس آرامش میکنم. اما همانطور که ما نمایش را منتشر میکنیم و خداحافظی میکنیم، در شش سال گذشته، حتی یک روز هم نبوده که به بازی مرکب فکر نکنم. این چیزی است که در شش سال گذشته من را کاملاً درگیر کردهاست.
بنابراین دانستن اینکه باید خداحافظی کنم، اعتراف میکنم که تقریباً حس از دست دادن دارم یا صادقانه بگویم، احساس پوچی میکنم. اما امیدوارم که اگر فصل سوم به اندازه محبوبیتی که مردم به فصل اول داشتند، مورد استقبال قرار گیرد، آنگاه احساس میکنم که خداحافظی برایم آسانتر خواهد بود.
بازی طنابزنی در این فصل مانند یک شخصیت بود؛ تماشای آن بازی بسیار تکاندهنده بود. آیا به این دستاورد افتخار میکنید وقتی به فصل سوم نگاه میکنید؟
نوشتن بازی طنابزنی به سختی نوشتن سایر بازی ها نبود، اما قطعاً یکی از سختترین بازیها برای فیلمبرداری بود. در فرآیند نوشتن، چالشبرانگیزترین بازیها، بازیهای چهارم و ششم [قایمموشک و بازی ماهی مرکب آسمانی] بودند، زیرا جنبه روانی داشتند. نوشتن طنابزنی نسبتاً آسانتر بود. اما پس از اینکه بازیگران را در صحنه قرار دادم، باید مطمئن میشدیم که همه در یک ضرب آهنگ میپرند. CGI زیادی برای افزودن حس ارتفاع و همچنین داشتن طناب وجود داشت.
سپس علاوه بر آن، مجبور شدیم از جلوههای صوتی زیادی برای طناب استفاده کنیم. بنابراین صحبت از نیروی انسانی و فقط میزان زمانی که صرف ایجاد آن کردیم، ایجاد طنابزنی زمان بسیار بیشتری برد. فکر میکنم این بازی ممکن است همانطور که شما گفتید تکاندهنده باشد، زیرا واقعاً به هر پنج حس نیاز دارد تا بفهمد چه اتفاقی میافتد. امیدوارم مخاطبان آن را بسیار هیجانانگیز بدانند.
فصل پایانی بازی مرکب اکنون در نتفلیکس در حال پخش است. نگاهی به بازی پایانی THR و اینکه چگونه میتواند یک اسپین آف را ایجاد کند، بیندازید.


پاسخگوی سوالات شما هستیم
دیدگاهی وجود ندارد!