آنچه خواهید خواند
یادبود کنت کولی، بازیگر نقش دریاسالار پیت
در سه گانه اصلی جنگ ستارگان، تنها یک افسر امپراتوری از هوش و ذکاوت کافی برای زندهماندن در بیش از یک فیلم برخوردار بود. او دریاسالار پیت، با بازی کنت کولی بود. کولی این هفته در سن 87 سالگی درگذشت و به عنوان ادای احترام به این بازیگر فوقالعاده، فکر کردیم یادی کنیم از نمادینترین نقش او. تمام هدف امپراتوری، خشونت بیچهره است.
سربازان استورمتوپر همگی لباسهای یکسان میپوشند. دارت ویدر ماسک دارد. تنها افراد معدودی امپراتور را میبینند و حتی او نیز با یک شنل گشاد تغییر چهره داده است. هیچ انسانیت واقعی در آن وجود ندارد. شما فقط کمی از آن را از افسران امپراتوری دریافت میکنید و از بین همه افسران، این دریاسالار پیِت است که از همه بهیادماندنیتر است. بخشی از آن به این دلیل است که، همانطور که گفتیم، او در دو فیلم زنده میماند، اما همچنین به دلیل بازی چندلایه و درخشان کولی در هر یک از صحنههای مهمش است.
ما برای اولین بار پیِت را در فیلم امپراتوری ضربه میزند ملاقات میکنیم. او یک کاپیتان است که در کنار دارت ویدر و دریاسالار آزِل کار میکند. این پیت است که آزِل و سپس ویدر را در مورد یک پینگ مرموز از یک دروید در سیستم هوث آگاه میکند. سیستم هوث نباید پاسخ میداد، اما او این احساس را دارد. این اثبات فوری غرایز طبیعی او است، زیرا، البته، حق با اوست. شورشیان آنجا هستند. با این حال، آزِل از اینکه کاپیتانش او را ضایع کردهاست خوشحال نیست و خب، این آخرین بار نخواهد بود.
آزِل سپس یک اشتباه مرگبار مرتکب میشود، زمانی که به ناوگان امپراتوری اجازه میدهد خیلی نزدیک به سیستم هوث از هایپراسپیس خارج شود، بنابراین ویدر او را میکشد و پیت را به درجه دریاسالاری ترفیع میدهد. پیِت این ترفیع را با تعجب و متانت میپذیرد و کاملاً متوجه میشود که افسرانی مانند او برای کسی به شرارت ویدر، مصرفشدنی هستند. و با این حال، حتی در آن لحظات کوتاه، در حالی که میدانید هر آنچه پیِت نمایندهاش است و به آن اعتقاد دارد، وحشتناک است، اما نوعی احساس خوشحالی برای او دارید.
نباید داشته باشید، اما دارید. با تماشای دوباره این صحنهها، تقریباً فراموش میکنید که پیِت چقدر در این فیلم مهم است. او تقریباً در هر لحظه بزرگ امپراتوری حضور دارد. نمونه بارز آن، ما پیِت را در اتاقهای ویدر میبینیم، جایی که او و مخاطب برای اولین بار نشانههایی از گذشته او به عنوان آناکین اسکایواکر را میبینند.
او از این افشاگری شوکه میشود، اما فوقالعاده حرفهای باقی میماند و یک کلمه هم نمیگوید. او وفادار است، اما انسان هم هست. به همین دلیل است که، حتی اگر میداند ورود به یک میدان سیارکی برای تعقیب میلنیوم فالکون ایده بدی است، به هر حال این کار را انجام میدهد، زیرا این همان چیزی است که لرد ویدر به او دستور میدهد. هیچ یک از این صحنهها بدون بازی کولی در نقش پیِت که آنها را اینقدر بهیادماندنی کردهاست، به این اندازه بهیادماندنی نخواهند بود.
مثال دیگر زمانی است که او ویدر را از این واقعیت آگاه میکند که امپراتور در تلاش است تا در میدان سیارکی با او تماس برقرار کند. او تقریباً با جستوخیز وارد فضا میشود، مضطرب و هیجانزده برای رساندن پیام. اما سپس، هنگام ذکر امپراتور به ویدر، به طور محسوسی میترسد. در این مرحله، ما امپراتور را ندیدهایم، اما واکنش پیِت به او را شاهد بودهایم و از قبل میترسیم.
اما تحقیر هم در آنجا وجود دارد. شاید مشهورترین جمله پیِت، جمله بعدی او باشد: «شکارچیان جایزهبگیر، ما به آشغالهایشان نیازی نداریم.» ویدر چندین شکارچی جایزهبگیر مانند بوبا فت، باسْک و زاکاس که بهزودی به نماد تبدیل میشوند را برای کمک به یافتن فالکون آوردهاست، اما قبل از اینکه آنها را ببینیم، به لطف لحن بیاعتنای کامل پیِت، میدانیم که همه چه احساسی نسبت به آنها دارند. با این حال، ما به دلیل او چیزهای زیادی در مورد امپراتوری یاد میگیریم.
وق ی پیِت و کشتیاش دوباره میلنیوم فالکون را گم میکنند، ویدر درست مانند آزِل به او اخطار نهایی میدهد. آبی که پیِت مینوشد، با علم به اینکه اگر دوباره به ویدر جواب ندهد مردهاست، هم رقتانگیز است و هم قابلهمدردی. این به سادگی یک لحظه زیبا و ظریف است.
پیِت بیشتر از آنچه تصور میکنید در فیلم امپراتوری ضربه میزند حضور دارد و تأثیر بسیار زیادی میگذارد. این بخشی از دلیلی است که جورج لوکاس او را برای بازگشت جدای برگرداند و او را به عنوان تنها کسی که تا به حال بازگشتهاست، در تاریخ امپراتوری روی پرده ثبت کرد. این بار نقش کوچکتری است، اما نقشی است که شامل یک لحظه فوقالعاده مهم است.
این دریاسالار پیِت است که اساساً تصمیمی را میگیرد که به نابودی امپراتوری میانجامد، یعنی اجازه میدهد تا تایدیریوم، که هان سولو، پرنسس لیا، لوک اسکایواکر و دیگران را در خود جای دادهاست، وارد ماه جنگلی اِندور شود. البته، او تصمیم نهایی را نمیگیرد. آن تصمیم را ویدر گرفت، اما او درست در مرکز لحظهای بود که امپراتوری، حداقل در این تکرار، سقوط خود را آغاز کرد. و توانایی او در واگذاری چنین لحظهای نشان داد که چرا او هنوز در اطراف بود در حالی که بسیاری از همکارانش نبودند.
در نهایت، پیِت پس از تقریباً لافزدن برای خدمهاش در مورد نقشههای ویژهای که از خود امپراتور دریافت کردهاست، زمانی که یک شورشی AWing در طول نبرد اندور به استار دِسترویر او سقوط میکند، به پایان کار خود میرسد. با این حال، نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که او عمر طولانی، تأثیر و کاریزمای زیادی داشتهاست.
دریاسالار پیِت چهره امپراتوری بود. شاید او یک لرد سیث نبود، اما در کنار لردهای سیث ایستاد و تا آخر کار خودش را حفظ کرد. آیا او سزاوار سرنوشت خود در فیلمها بود؟ مسلماً. امپراتوری آشغال بود. اما کنت کولی، بازیگر نقش او، انسانیتی به او داد که به ساختن شاید بزرگترین سهگانه تاریخ کمک کرد. او که اکنون درگذشتهاست، برای همیشه به عنوان یکی از بهیادماندنیترین، مهمترین و ظریفترین شخصیتهای مکمل جنگ ستارگان در تاریخ شناخته خواهد شد. او برای همیشه ماندگار خواهد شد.


پاسخگوی سوالات شما هستیم
دیدگاهی وجود ندارد!